صدام، جارو برقیه

ساخت وبلاگ
صبح روز عملیات والفجر۱۰ در منطقه حلبچه همه حسابی خسته بودند، روحیه‌ مناسبی در چهره بچه‌ها دیده نمی‌شد از طرفی حدود ۱۰۰اسیر عراقی را پشت خط برای انتقال به پشت جبهه به صف کرده بودند.

برای اینکه انبساط خاطری در بچه‌ها پیدا شود و روحیه‌های گرفته آنها از آن حالت خارج شود، یک از بچه ها جلوی اسیران عراقی ایستاد و شروع به شعار دادن کرد و بیچاره‌ها هنوز، لب باز نکرده از ترس شروع به شعار دادن می‌کردند. مشتش را بالا برد و فریاد زد:«صدام جارو برقیه» و اونا هم جواب می دادند.

فرمانده گروهان برادر قربانی کنارش ایستاده بود و می خندید. یک از برادرا شیطونیش گل کرد و برای نشاط رزمنده ها فریاد زد:«الموت لقربانی»

اسیران عراقی هم  جواب می‌دادند

بچه‌های خط همه از خنده روده بر شده بودندو برادر قربانی هم   دستش را تکان می‌داد که یعنی شعار ندهید!

او می‌گفت: قربانی من هستم «انا قربانی»

اسیران عراقی هم که متوجه شوخی شده بودند رو به برادر قربانی کردند و دستان خود را تکان می‌دادند و می‌گفتند:«لا موت لا موت» یعنی ما اشتباه کردیم. 

یک پلاک از جنس تخریبچی...
ما را در سایت یک پلاک از جنس تخریبچی دنبال می کنید

برچسب : صدام,جارو,برقیه, نویسنده : bplak4 بازدید : 53 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 4:05